فهرست عناوین مطلب
نظریه یادگیری اجتماعی در مددکاری اجتماعی
کاربرد نظریه یادگیری اجتماعی برای مددکاران اجتماعی شاغل در این حرفه
کاری از پایگاه خبری اختصاصی مددکارنیوز
شخصیت ما ممکن است ظرفیت ما را برای یادگیری اجتماعی تشویق یا محدود کند.
یک فرد خجالتی یا فردی که ویژگی های درون گرا دارد ممکن است فرصت های کمتری برای یادگیری اجتماعی نسبت به فردی که برون گرا است و اغلب به دنبال موقعیت های اجتماعی است، تجربه کند.
علاوه بر این، شخصیت را می توان از طریق محیط و یادگیری اجتماعی شکل داد. کوران، هیل، مادیگان و استورنیز (۲۰۲۰) کمال گرایی را در نوجوانان مطالعه کردند و دریافتند که یادگیری اجتماعی و جامعه پذیری والدین، وقوع این صفت بالقوه مضر را پیش بینی می کند.
با یادگیری اجتماعی، کودکان همچنین مهارتهای تحصیلی، ورزشی و هنری را در جامعه، گروههای جنسیتی، گروههای همسالان و خانوادههایشان کسب میکنند (نقشه مجوز کار اجتماعی، ۲۰۲۱).
کاربرد نظریه یادگیری اجتماعی در مددکاری اجتماعی
نظریه یادگیری اجتماعی در مددکاری اجتماعی: اساس نظریه یادگیری اجتماعی این است که افراد از طریق مشاهده یاد می گیرند. این دانش جدید می تواند شامل رفتارهای مثبت و منفی باشد.
برای شاغلین مددکاری اجتماعی، این نظریه می تواند در مورد مسائل رفتاری یا تعارض اعمال شود.
نظریه یادگیری اجتماعی را می توان هم برای یادگیری و هم برای حذف رفتارهای خاص مورد استفاده قرار داد.
فرض کنید یک والدین بدسرپرست فرزندی را بزرگ می کنند. کودک ممکن است وقتی بزرگتر می شود در خانه خود به خشونت فیزیکی متوسل شود.
علاوه بر این، نظریه یادگیری اجتماعی می تواند سایر رفتارهای انحرافی را توضیح دهد. به عنوان مثال، عادت مصرف مواد مخدر را می توان منطقی کرد و به تقلید از عادات دوستان، تحت تأثیر قرار گرفتن از دیگران یا محاصره شدن توسط افراد «اشتباه» نسبت داد (Kolodziej، ۲۰۱۵).
اهمیت محاصره کردن خود با افرادی که می خواهید از ویژگی های آنها تقلید کنید نمی تواند به اندازه کافی تأکید شود.
نظریه تداعی دیفرانسیل
نظریه تداعی دیفرانسیل، یکی از مطرح ترین نظریه های انحراف، توسط ادوین ساترلند (۲۰۱۵) توسعه یافته است.
بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی، پیشفرض این نظریه این است که افراد ارزشها، نگرشها، تکنیکها و انگیزههای رفتار مجرمانه را از طریق تعامل با دیگران میآموزند. این نمونه ای از یادگیری مشاهده ای است، اما به نامطلوب ترین روش.
ساترلند (۲۰۱۵) اظهار داشت که ارتباط با رفتار مجرمانه و عدم ارتباط با رفتار غیرمجرمانه باعث تشویق رفتار انحرافی در فرد می شود.
نکته مهم این است که این محققان یک قیاس منطقی از یک مورد در جنوب ایالات متحده ارائه می دهند که صدای “r” را هنگام صحبت کردن تلفظ نمی کند. از آنجایی که مردم جنوب ایالات متحده ممکن است صداهای “r” را تلفظ نکنند، سایر جنوبی ها نیز متمایل به انجام همین کار هستند.
به عنوان یک مددکار اجتماعی، درک این نظریه مفید است، زیرا گاهی اوقات ممکن است منشاء و هدف رفتار مجرمانه را توضیح دهد.
یادگیری اجتماعی و افسردگی
طبق گفته فری، فرانک و مک کیب (۲۰۲۱)، تحقیقات بسیار کمی در مورد یادگیری از پیامدهای اجتماعی در افسردگی یا یادگیری اجتماعی در افسردگی وجود دارد. با این حال، تحقیقات فری و مک کیب (۲۰۲۰) نشان میدهد که افسردگی با کمبودهای یادگیری مرتبط است.
افراد مبتلا به افسردگی نه تنها در سطوح عصبی و رفتاری در یادگیری از پیامدهای اجتماعی دچار اختلال می شوند، بلکه اغلب فرصت های تعامل اجتماعی را کاهش می دهند و فرصت های آنها را برای یادگیری اجتماعی محدود می کند.
همانطور که شخصیت بر یادگیری اجتماعی تأثیر می گذارد و تحت تأثیر آن قرار می گیرد، افسردگی نیز همین ارتباط را دارد. افراد مبتلا به افسردگی ممکن است در مشارکت اجتماعی و کسب دانش جدید از طریق یادگیری اجتماعی مشکل داشته باشند.
ارتقای سلامت و نظریه یادگیری اجتماعی
ترویج عادات مثبت و سالم بخش مهمی از موقعیت یک مربی یا مددکار اجتماعی است.
پارسل و همکاران (۱۹۸۷) به این نتیجه رسیدند که آموزش بهداشت به تنهایی در ارتقای سلامت مدارس بی اثر است. دستورالعمل بهداشتی باید توسط محیط مدرسه حمایت شود. بنابراین، رفتار مورد انتظار در فعالیت های کلاس درس، مانند داستان ها و ایفای نقش، مُدل سازی شد.
دانشآموزان این رفتار را در کافه تریای مدرسه، در موقعیتهای شبیهسازیشده یا در خانه تمرین میکردند و برای بازخورد در مورد شیوههای فعلی و تغییر رفتار خود نظارت میکردند. احاطه کردن خود با افرادی که عادات سالم را انجام می دهند نیز می تواند ما را تشویق کند که عادت های خوب را انجام دهیم.